زبانشناسی اجتماعی
الهه مداح شورچه؛ بهمن زندی؛ بلقیس روشن؛ علی کریمی فیروز جایی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت و تحصیلاتِ وکلا بر تعاملات کلامی قضات با آنها در رویدادهای حقوقی در چهارچوب زبانشناسی اجتماعی حقوقی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل وکلای پایة یک دادگستری شهر مشهد ایران است و روش انتخاب نمونهها نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات است. رویکرد پژوهش کیفی، روش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت و تحصیلاتِ وکلا بر تعاملات کلامی قضات با آنها در رویدادهای حقوقی در چهارچوب زبانشناسی اجتماعی حقوقی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل وکلای پایة یک دادگستری شهر مشهد ایران است و روش انتخاب نمونهها نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات است. رویکرد پژوهش کیفی، روش تحلیل آن تحلیل مضمون و ابزار آن مصاحبة نیمهساختاریافته است. موضوع پژوهش بررسی چگونگی تعاملات کلامی قضات با وکلا در رویدادهای حقوقی، مانند جلسههای دادرسی، بازجویی، بازپرسی و محاکمه، شهر مشهد در سال 1401 است. بدین منظور، محتوای مصاحبهها طی سه مرحله کدگذاری شدند. در مصاحبه با 24 نفر داوطلب از وکلای در دسترس مشخص شد که در رویدادهای حقوقی روابط فرادستی و فرودستی حاکم است و بسیاری از قضات از طریق زبان اعمال قدرت میکنند. نتایج پژوهش نشان میدهد که سن، جنسیت و تحصیلات وکلا در نوع کلام قاضی با آنها، پاسخگویی و حتی صدور رأی تأثیر دارد. جنسیت از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است و کلیشههای جنسیتی در این حیطه بسیار پررنگ هستند. یکی از مسایل قابلتأمل که در مصاحبهها وکلا بیان کردند، اهمیت شخصیت قاضی و شخصیت وکیل در تعاملات کلامی قضات با وکلا بود که حاکی از این امر است که شخصیت خود افراد از سن، جنسیت و تحصیلاتشان بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر است. علاوه بر این، افزایش سن نیز متغیر مهمی است و بسیاری از وکلا اظهار داشتند که قضات تجدیدنظر چون سنشان بالاتر است، معمولاً رفتارشان نیز بهتر است و وکلا نیز با افزایش سن مجربتر عمل میکنند. از این گذشته، بهطور کلی، قضات هم در لحن و هم در نوع گفتار با وکلای مسن بهتر برخورد میکنند.
زبانشناسی اجتماعی
بهمن زندی؛ سید محمود متشرعی؛ فاطمه یوسفی راد
چکیده
زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از دانشی کهنگرا به دانشی برای مطالعة اجتماع معاصر تبدیل کرده است. البته نمیتوان نقش نامها را در شکلدهی به ساختشناختی افراد نیز نادیده گرفت، لذا از آنجا که «نام» یک عنصر زبانی چندبعدی است، زبانشناسان شناختی نیز به این موضوع علاقه نشان میدهند. البته ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از دانشی کهنگرا به دانشی برای مطالعة اجتماع معاصر تبدیل کرده است. البته نمیتوان نقش نامها را در شکلدهی به ساختشناختی افراد نیز نادیده گرفت، لذا از آنجا که «نام» یک عنصر زبانی چندبعدی است، زبانشناسان شناختی نیز به این موضوع علاقه نشان میدهند. البته نامشناسی اجتماعی مانند مطالعات سنّتی و فلسفی بیشتر به مطالعة اسامی خاص پرداخته است، اما زبانشناسان شناختی، به ویژه گیررتس و همکارانش، به نامهای عام توجه بیشتری نشان دادهاند. لباو (1972) زبانشناسی اجتماعی شهری را «علم تحقیقات میدانی» نام نهاده است. این توصیف را میتوان در مورد مطالعات نامشناسی نیز با اطمینان بالا مورد استفاده قرار داد- به ویژه در رویکردی که نامشناسی را از چشمانداز شناختی - اجتماعی و با تأکید بر کاربرد و بافت مورد مطالعه قرار میدهد. هدف این مقاله تدوین نقشة مطالعاتی نامشناسی شناختی با استفاده از روش پژوهش اسنادی است. نویسندگان پس از مروری گذرا بر پیشینة مطالعات نامشناسی از منظر فلسفی و درزمانی، به مطالعات معاصر نامشناسی از منظر زبانشناسی شناختی- اجتماعی میپردازند. نتیجة سیر مطالعات، بیانگر بزرگتر شدن حوزة پژوهشهای نامشناسی بوده و نشان میدهد که توجه به سازوکارهای تولید واژگانی کمتر و در عوض، توجه به ساختارهای واژگانی و رویکردهای کمّی مختلف، که تفاوت در میزان برجستگی فرایندهای نامشناختی را مطالعه میکنند، بیشتر شده است.
زبان و فرهنگ
بهمن زندی؛ بلقیس روشن؛ مریم امیریخواه
چکیده
پژوهش حاضر بر مبنای نامشناسی اجتماعی و با هدف مقایسة نامگذاری قهوهخانهها با کافیشاپهای شهر تهران از دیدگاه هویتهای چندگانه انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی نام 232 قهوهخانه و 296 کافیشاپ شهر تهران انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که هویت فردی در نامگذاری ...
بیشتر
پژوهش حاضر بر مبنای نامشناسی اجتماعی و با هدف مقایسة نامگذاری قهوهخانهها با کافیشاپهای شهر تهران از دیدگاه هویتهای چندگانه انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی نام 232 قهوهخانه و 296 کافیشاپ شهر تهران انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که هویت فردی در نامگذاری قهوهخانهها بسیار بیشتر از کافیشاپها تجلی یافته است. به لحاظ هویت جنسیتی، نامهای مردانۀ ایرانی در قهوهخانهها رواج بیشتری از کافیشاپها دارد؛ حال آنکه در نامگذاری کافیشاپها تمایز جنسیتی بارزی به چشم نمیخورد. سهم هویت قومی در نامگذاری هر دو مکان تقریباً یکسان و قابلتوجه است. از سوی دیگر، نامهای ملی و مذهبی در نامگذاری قهوهخانهها نقش بیشتری دارند، در حالی که صاحبان کافیشاپها به نامهای ملی توجه بیشتری دارند. همچنین، هویت فراملی حضور معناداری در نامگذاری کافیشاپهای تهران دارد.